مطالعات فضای مجازی و ارتباطات

متن مرتبط با «فراموشکار» در سایت مطالعات فضای مجازی و ارتباطات نوشته شده است

«خاطرات یک آدمکشِ» فراموشکار

  • مقدمهدر کتابِ «خاطرات یک آدمکش»، نوشته‌ی «کیم یونگ ها»، دست‌نوشته‌های مردی 70 ساله را می‌خوانیم که به آلزایمر پیشرفته مبتلاست. او در خاطرات خود به قتل‌های سریالی اعتراف می‌کند و خود را یک آدمکش می‌داند؛ اما از همان ابتدا سوالاتی در ذهن مخاطب ایجاد می‌شود:چقدر می‌توان به دست‌نوشته‌های فردی مبتلا به آلزایمر و اعترافات او به قتل اعتماد کرد؟ آیا او واقعا یک قاتل حرفه‌ای است که بی‌رحمانه افراد زیادی را کشته؟ یا دست‌کم برخی از قتل‌ها و رخدادها، تصورات ذهنی انسانی درگیر با بیماری آلزایمر است؟این همان نقطه تعلیقی است که نویسنده به خوبی در داستان گنجانده و مخاطب را به خواندن داستان تا انتها تشویق می‌کند.شخصیت محوری و راوی داستان "کیم بیونگ سو" مردی 70 ساله است؛ اگرچه شخصیت‌های فرعی دیگری نیز در دست‌نوشته‌های پیرمرد مورد اشاره قرار می‌گیرند اما هیچکدام محوریت نمی‌یابند و فقط اثر ارتباط با آنها در احساسات، افکار و کنشهای شخصیت اصلی نمود می‌یابد.شیوه‌ی روایت ذهنیمخاطب در این داستان، از طریق نوشته‌های پیرمرد، ساکن دنیای ذهنی او می‌شود و هر کنش، موقعیت یا شخصیت دیگری را از صافی ذهن او می‌شناسد؛ بر این اساس می‌توان این داستان را در دسته‌ی داستان‌هایی با شیوه‌ی «روایت ذهنی» قرار داد؛ اما ویژگی خاص این روایتِ ذهنی، فراموشکار بودن راوی است و کتاب از این نظر یک جنبه‌ی متمایز با کتابهای مشابه دارد.یک بیمار مبتلا به آلزایمر چگونه خاطراتش را می‌نویسد؟از نکاتِ جالب توجه داستان که جدا از بعد جنایی آن مطرح است، توانایی نویسنده در همراه کردن مخاطب با ذهن فردی مبتلا به بیماری آلزایمر از طریق «نانوشته‌»های اوست. به عبارت دیگر، نویسنده با ایجاد پرشها و فواصلی برای نوشتن رخدادها و خاطرات، مخاطب را متوجه ا, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها